هیچ مگو...

هیچ مگو...

هزار بهانه برای گفتن.هزار بهانه برای شنیدن ..هزار بهانه برای نوشتن!!!!
هیچ مگو...

هیچ مگو...

هزار بهانه برای گفتن.هزار بهانه برای شنیدن ..هزار بهانه برای نوشتن!!!!

قهوه عربی...

هر آنچه که باید از قهوه عربی بدانید

قهوه عربی به ترکیب بهبود یافته‌ای از قهوه عربیکا (Arabica) گفته می‌شود. عربیکا یکی از دو گونه برجسته از دانه‌های قهوه در سراسر جهان است و گونه دیگر نیز روبوستا (Robusta) نام دارد. این نوع از قهوه در ارتفاع خاصی کشت می‌شود و تمامی مزارع آن در ارتفاع ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ متری قرار دارند. قهوه عربیکا بیش از ۸۰ درصد از تولید دانه‌های قهوه در جهان را به خود اختصاص داده است و به خاطر داشتن طعم و کیفیت برتر، استثنایی به ‌حساب می‌آید. در بیشتر کشورهای در خاورمیانه، پذیرایی با قهوه به‌عنوان بخش مهمی از مهمان ‌نوازی و رسوم گرم و صمیمانه بومیان به‌حساب می‌آید. در حقیقت این افراد توانسته‌اند تا روش ویژه خود برای دم کردن و مهیا نمودن قهوه را ابداع کنند.

مطالب مرتبط:
شش نکته جالب درباره قهوه ترک
هاوارد شولتز کسی که تاریخ قهوه را متحول کرد
قهوه عربی

تاریخچه

قهوه از قرن نهم میلادی وجود داشته و تاریخچه‌ای طولانی دارد. گفته می‌شود که ریشه اصلی قهوه در اتیوپی است. در حقیقت کشف قهوه به‌طور ویژه‌ای مدیون فردی به نام کلدی (Kaldi) که چوپان یک گله بز بود، است. او برای نخستین بار کشف کرد که خوردن میوه‌های حبه‌ای خاصی موجب می‌شود تا سطح انرژی بزها به ‌شدت افزایش پیدا کند. بر اساس اطلاعاتی که از او به‌جای مانده است، راهب اعظم صومعه محلی شروع به انجام آزمایش‌هایی با استفاده از این حبه‌ها کرد که نتیجه آن‌ها تولید یک نوشیدنی انرژی ‌زا بود. در طول قرن ۱۵ میلادی بود که قهوه راه خود را به خاورمیانه و آفریقای شمالی پیدا کرد و سپس به ایتالیا و سایر مناطق اروپایی و آمریکا نیز راه یافت. امروزه قهوه در سراسر جهان مصرف می‌شود و به خاطر طعم جالب و اغواکننده خود مورد تحسین قرار می‌گیرد.

نحوه آماده‌ سازی

علیرغم اینکه به‌صورت کلی به این قهوه، قهوه عربی گفته می‌شود، در حقیقت دو رده از آن وجود دارند: نخست القهوه یا قهوه سعودی و دوم قهوه ترک. درحالی‌که قهوه با استفاده از دانه‌هایی که به میزان زیادی بوداده شده تهیه می‌شود، قهوه ترک از دانه‌هایی تهیه می‌شود که هم بو داده شده‌ و هم پودر شده‌اند. در امارات متحده عربی نیز این قهوه با نام قهوه خلیجی شناخته می‌شود. دانه‌های قهوه در فروشگاه‌های عربی، دکان‌ها و حتی مرکز خریدهای بزرگ نیز به‌صورت آماده فروخته می‌شوند. وقتی بحث آماده ‌سازی به میان می‌آید نیز این قهوه معمولا در قوری‌های سنتی مخصوص که دله (dallah) نام دارند، دم می‌شود. گزینه‌های مختلفی مانند هل، میخک و زعفران نیز به دانه‌های قهوه عربی که به‌صورت درشت آسیاب شده‌اند، افزوده می‌شود و می‌توان از آن‌ها در فرایند آماده ‌سازی قهوه استفاده کرد. می‌توان قهوه پودر شده را در ظرف ریخته و سپس به آن هل و میخک اضافه کرد و درنهایت نیز روی آن آب جوش ریخت. پس از ۱۰ دقیقه باید قهوه را از روی حرارت برداشت و صبر کرد تا دانه‌های موجود در قوری، ته ‌نشین شوند. پس‌ازآن می‌توان قهوه داغ را به فلاسک انتقال داد.

coffee

ارزش غذایی

فنجان کوچکی از قهوه عربی دم کشیده شده، تقریبا بدون کالری یا چربی خواهد بود، بااین ‌وجود پروتئین موجود در آن موجب شده است تا اندکی کالری به آن اضافه شود. از سوی دیگر نیز قهوه عربیکا کربوهیدرات ندارد ولی مصرف آن با شکر یا خامه موجب می‌شود تا میزان کربوهیدرات موجود در آن تغییر کند.

فواید آن برای سلامتی

تحقیقات بزرگ نشان داده‌اند که مصرف قهوه عربیکا می‌تواند خطر بیماری‌های مرگباری مانند دیابت نوعت ۲، جنون، بیماری‌های قلبی و حتی برخی از سرطان‌ها را به حداقل برساند. البته باید میزان معقولی از قهوه را مصرف کرد زیرا کافئین داخل آن می‌تواند موجب تنگ شدن رگ‌های خونی شود. همچنین افرادی که مشکلاتی مانند فشارخون بالا و بی‌خوابی دارند نیز باید از قهوه پرهیزکرده یا میزان مصرف خود را کاهش بدهند.

آداب ‌و رسوم مصرف

قهوه عربی که در رسوم و میهمان ‌نوازی ریشه دوانده است، در جشن‌ها و مهمانی‌های عربی جایگاه برجسته‌ای دارد. از قهوه عربی در رخدادهای مذهبی‌ مانند ماه رمضان و عید فطر، گردهمایی‌های اجتماعی عصرگاهی و نشست‌های تجاری نیز برای پذیرایی استفاده می‌شود. این قهوه تنها ازنظر آماده ‌سازی منحصربه ‌فرد نیست بلکه نحوه سرو شدن آن و روش نوشیدن آن نیز منحصربه ‌فرد است. فنجان که یک نوع بسیار ظریف و کوچک از لیوان است برای نوشیدن قهوه عربی به کار گرفته می‌شود. فنجان قهوه باید حداکثر تا نیمه ‌پر شود و میهمان باید حداقل یک فنجان قهوه بنوشد، هرچند که رسم نوشیدن سه فنجان قهوه نیز وجود دارد.

حکایت باران بی قرار است

حکایت باران بی قرار است
این گونه که من
دوستت دارم
شوریده وار وپریشان باریدن
بر خزه ها وخیزابها
به بیراهه وراهها تاختن
بی تاب .بی قرار
دریایی جستن
وبه سنگچین باغ بسته دری نهادن
وتورا بیاد اوردن
حکایت باران بی امان است
اینگونه که من دوستت دارم

#شمس-لنگرودی

شهر من در وداع با پوررضا

دو واره آسمانه دیل پورابو (دوباره دل آسمان پر شد) 
 سیه ابرانه جیر مهتاب کورابو (مهتاب، پشت ابرهای سیاه کور شد)  
ستاره دانه دانه رو بیگیفته (ستاره ها، دانه به دانه، [از من] روی گرفتند)   
عکس های سیاه و سفید کوروش رنجبر
وداع با پوررضاعجب ایمشب بساط غم جورا بو (امشب، بساط غم چه عجیب جور شده است) ****
ادامه مطلب ...

جشن های اسفند

گاهنمای جشن‌های ایران - مـــــاه اسفند

در سراسر ایران‌زمین شبِ آخرین چارشنبه (چهارشنبه) سال همراه با آتش‌افروزی و پریدن از روی آن است و برای سوزاندن و پاک کردن همه بدی‌ها و نادرستی‌ها و کدورت‌‌ها انجام می‌شود .. این جشن با «آب» نیز در پیوند است و در برخی نقاط، پریدن از روی نهر یا آوردن آب از چشمه توسط دختران و شکستن کوزه‌های آب دیده شده است.

یکم اسفند/ اورمزد روز
------------------------
جشن «اسفندی» و هدیه به زنان در نیاسرِ
کاشان، اقلید و محلات؛ و پختن آش «اسفندی». آغاز سال نو در تقویم محلی نطنز، ساوه و کاشان. در فراهان معروف به «آفتو به حوت» (آفتاب در برج ماهی).

همچنین جشن «آبسالان/ بهارجشن/ جشن روباه» به مناسبت روان شدن جویبارها و طلیعه بهار. خجستگی دیدار روباه. (واژه «آبسالان» با «آبشار» و فشار آب‌ها در پیوند است. در متون کهن، هنگامِ این جشن به گونه‌های مختلفی آمده است که مانند بسیاری از دیگر دگرگونی‌ها ناشی از محاسبه زمان با تقویم‌های گوناگون و کبیسه‌گیری‌های متنوع بوده است.

همچنین روز جشنی به نام «کوسه‌سواری/ کوسه برنشین». مراسم نـمایشی خـنده‌آور که توسط مـردی کـوسـه‌رو که بر دراز‌گوشی سوار بوده بـرگـزار می‌شده است. کـوسـه خـود را باد می‌زده و مردم به او آب می‌پاشیده‌اند!

پنجم اسفند/ سپندارمذ روز
-------------------------- ----

ادامه مطلب ...

خدایگان ؛انین؛و ؛دموزی؛ دااستان واره ای بر فلسفه پیشواز نوروز

می خواهم خیلی ساده از  انین (enin)و دموزی (demuzi) بگویم برایتان ...برای من بسیار جالب بود ..شاید شنیده باشید..اگر پیش از این نشنیده اید،شاید برای شما هم جالب باشد..
ایرانیان به دوازده خدا معتقد بودند ...از بین این خدایگان 2 خدای بسیار ارزشمند بودند یکی خدای آب که "انین"نامیده می شد و دیگری خدای سبزه و رویش  که "دموزی" نامیده می شد..روزی "انین" دموزی را دید و عاشق شد ...انین به خواستن دموزی می رود  و دموزی این عشق را می پذیرد ،پیوند بین بانو "انین" و مرد مردانه"دموزی" صورت می گیرد و آنهنگام که خدای آب و ازدواج با خدای رویش و گیاه پیوند می نهند، جهان پر از سر سبزی می شود و شکوفا می شود ،تولد جریان می گیرد و زمین پر از شادمانی می شود...گیتی آغاز می شود و جهان به رویش می رسد..روزی انین به سرزمین خواهرش که در جهان مردگان در زیر زمین حکمرانی می کند،حسادت می ورزد و به دنیای زیر زمین حمله می برد و با خواهرش می جنگد اما شکست می خورد و اسیر می شود.با رفتن انین و اسارتش ،آب کم می شود ،میل به ازدواج از بین می رود ،نسل کم می شود و مردمان سراغ دموزی رفته از او می خواهند که انین را نجات دهد تا دوباره شادمانی و پیوند از سر گرفته شود و خشکسالی از بین برود..دموزی برای نجات همسرش لشگری فراهم می آورد و به جهان مردگان در زیر زمین حمله می کند اما او نیز نمی تواند پیروز شود و سرانجام صلح نامه ای بر قرار می شود بدین قرار که انین آزاد شود و نزدیکترین کسی که دارد به اسارت برود .. و نزدیک ترین فرد خود "دموزی "است و به اسارت می رود .در این صلح نامه دموزی 6 ماه اسیر خواهد ماند و 6 ماه به روی زمین می آید..
روزی که به اسارت می رود و به جای انین اسیر می شود اول پاییز است و به جهت رفتنش خزان آغاز می شود برگ ها از رویش می مانند و به زردی می رسند با شروع زمستان هجران زیاد می شود زمین خشک می شود و سرما فراگیر می شود..مردم اما به یاد دموزی دانه های گیاهان را با آب ولرم سبز می کردند و به یاد بازگشت او در نزدیکی های پایان 6 ماه ..سبزه سبز می کردند تا هر چه زودتر او بیاید و رویش آغاز شود(سبز کردن سبزه برای نوروز)آخر زمستان دیگر شش ماه تمام می شود و او باید به زمین باز گردد همه در تب و تاب آمدن او هستند...آمدنش کمی دیر شده ،پس شروع به جشن و پایکوبی برای بازگشتش می کنند و در این جشن بزرگترین طبل شهر را می کوبند و کوزه ها از بام به زمین می افکنند تا این صداها همراه با صدای بزرگ طبل نوای بهار را به گوش دموزی برساند و اگر در زیر زمین به خواب مانده است برخیزد و بفهمد که بهار می آید و بازگردد(کوزه شکستن و توپ در کردن و امروزه بدون اینکه بدانیم ترقه ترکاندن) در این میانه  در شب جشن سوری  به تعداد افراد خانواده در زمین ها،آتش روشن می کردند تا زمین گرم شود و سرمای زمین گرفته شود و گیاهان شروع به رویش کنند چرا که دموزی زمانی میآید که هوا رو به گرم شدن می رود و زمین از برف و یخ  شانه می تکاند و بر آتش پایکوبی تا به صبح در انتظار آمدنش و نیز قاشق زنی  در مزاسم قاشق زنی فرد حرفی نمی زند و پارچه سیاهی به نشانه جهان سیاه و تاریک بر چهره می افکند و این نشانه آن بود که قراول  دموزی است و برآن است بگوید که دموزی بزودی باز خواهد گشت و حرف نمی زند چرا که از می خواهد بگوید از جهان مردگان باز گشته است و در دستمال و کاسه اش به شکرانه آمدن او و پایان اسارت 6 ماهه شیرینی و شادباش جمع آوری می کند.ایرانیان کهن  برای استقبال از آمدن دموزی که باید از عالم مردگان در زیر زمین بیاید در شب فروردینگان به مزار در گذشتگان می رفتند و درانجا به پایکوبی می پرداختند چرا که همراه دموزی و برای بدرقه اش بسیاری از ارواح نیز به سمت زمین می آیند و این استقبال زندگان با جشن و سرور همراه است و نیز با خانه تکانی چرا که بدرقه کنندگان دموزی از عالم ارواح پاک می ایند و در این بازگشت سری به خانه هایشان می زنند و هیچ خوشآیند نیست که در پیشواز آمدنش غباری بر خانه باشد و آتشی که در ورودی یا پنجره هر خانه ای روشن می گذارند تا در شبی که به فروردین می رسد هیچ فروهری راه خانه اش را گم نکند و بتواند به راحتی به خانه اش بازگردد..(خانه تکانی و شمع روشن کردن در شب تحویل سال نو)در باور است که بعد از پریدن از آتش چهارشنبه سوری دموزی کامل از خواب بر می خیزد و اماده بازگشت می شود و تمام نیروهای داخل زمین را از طریق آتش به کسی که از آتش می پرد منتقل می کند (سرخی آتش برای ما)و این چنین است که اولین روز بهار فروردین نامیده می شود فروردین در لغت از فروهر آمده و فروهر یعنی روح پاک و فروردین روزفروردینگان روز آغاز رویش جهان است و تا 12 روز به نام 12 خدای ایران باستان به جشن و سرور می گذرد و در روز سیزده فروردین برای آنکه هیچ نحوستی در پیوند دوباره انین و دموزی تاثیر نگذارد همه افراد به جشن در طبیعت می پردازند  و سبزه گره می زنند و به آب می اندازند و اینگونه است که دوباره آب و سبزه یعنی انین و دموزی به پیوند می رسند و یگانگی و ازدواج و نسل دوباره آغاز می شود
(سبزه گره زدن و به آب انداختن در سیزده به در)و زمین پر از رویش می شود...بهار رسیده است و عشق موج می زند ..تقدیم به همه دوستانی که می دانم در پیوندآب و روشنایی عشقشان بی بدیل است...با تشکر از دکتر سید ترابی استاد درس نظامی و خاقانی که این عشق واره را به جان ما تقدیم کردآنهم در آستانه بهار
روزگارتان خوش از آتش بپرید آرزو کنید و در شب تحویل سال شمع روشن کنید تا روح مهربانی که دوستش دارید بر سفره هفت سین شما نگهبان عشقتان باشد...
تا فردا که از آتش خواهیم پرید
بیست ودوم اسفند
نازلی دانشخواه