/td> |
بروم صد پله پایین با دریا گریه کنم کنج صدف مرواریدوار بیصدا گریه کنم در غزلگردیهای تو تا سمفونی آبی سوگ مشکوک سازها را یکجا گریه کنم هزارسال دلم میخواست با تن تنها گریه کنم هزارسال دلم میخواست با من تنها گریه کنم دریا دریا دریا چه خوب شد که مرا تر کردی دریا دریا دریا چه خوب شد که مرا باور کردی
آلبوم جدید و زیبای شهیار قنبری به نام دلچسبیده ها - لیست آهنگ ها : ۰۱ Nafas Khanoom.mp3
|
نقد و تاملی بر رمان «کلیدر» نوشته محمود دولت آبادی صادق شکیب
سخن گفتن در مورد رمان کلیدر یا به تعبیری بزرگترین و مهمترین اثر ادبی این چند دهه هر گاه از روی احساس مسئولیت عمیق و همراه با آن شناخت علمی فرهنگ این مرز و بوم و سیر پیشرفت آن و تشخیص درست راهی که تا کنون پیموده ، مسیری که طی می کند و آینده ای که در انتظارش هست.
سخن گفتن در مورد رمان کلیدر یا به تعبیری بزرگترین و مهمترین اثر ادبی این چند دهه هر گاه از روی احساس مسئولیت عمیق و همراه با آن شناخت علمی فرهنگ این مرز و بوم و سیر پیشرفت آن و تشخیص درست راهی که تا کنون پیموده ، مسیری که طی می کند و آینده ای که در انتظارش هست . همراه با همه اینها تاثیرات ژرف و شگرفی که تحولات تاریخ معاصر میهنمان بر تمامی وجود ابعاد آثار هنری به عنوان یکی از شاخصهای فرهنگ گذارده، نباشد . به درجه دوری از چنین برخوردی مطمئناً نمی تواند جلوه گر تمام عیار جایگاه حقیقی رمان آقای دولت آبادی در عرصه ادب امروزین میهنمان باشد . فلذا صاحب این قلم بر آن است با بررسی یکی از شایسته ترین و جدیترین رمان زبان فارسی فقط با آرزوی این که مقاله شاید بتواند بیانی از ترسیم آنچنان خطوطی باشد که می تواند به عنوان یک متد منطقی و شیوه صحیح بررسی هم چنین تصویر گر درست ارزش واقعی کار پر ارج جناب دولت آبادی گردد به قلم زنی می پر دازد .
| |
| |
|
۰علیرضا فرخزادیان روزنامه همشهری – 22 اسفند 1378
این مطلب را سال ۷۸ برای روزنامه همشهری نوشتم که در ۲۲ اسفند همان سال چاپ شد ، همراه با عکسی که به سختی از شخصیت های واقعی رمان کلیدر یافتم ، شاید اگر خاطرات مرحوم پدرم از گل محمد و آوازهایی که گاهی مادر ناتنی ام از حماسه گل محمد و یارانش برایم نمی خواند ، هیچ وقت پی به شخصیت های واقعی آن نمی بردم ، این مطلب در خیلی از وبلاگ ها منتشر شد ولی دوستان کم لطفی کردن و نامی از نویسنده وحتی جریده آن به میان نیاوردند
در فاصله 54 کیلومتری کنار جاده سبزوار-نیشابور تابلوی روستایی جلب توجه می کند که روی آن "سنگ کلیدر" نوشته شده است. نام این روستا تداعی کننده نام رمان معروفی است نوشته نویسنده خوش ذوق و توانا و سرشناس محمود دولت آبادی. از این نویسنده تالیفات زیادی به یادگار مانده است که در کلیدر با قدرت و مهارت و تحقیقات بسیار شرح حال روزگار گل محمد را پرورانده است.
دوستداران رمان کلیدر کسانی هستند که با زبان فارسی آشنایند و کلیدر را خوانده اند. کلیدری که کاملا صادقانه توانسته مخاطبهایش را از میان لایه های مختلف اجتماعی بیابد و همیشه این مردم بوده اند که با رابطه زنده و صمیمانه خود موجب شده اند که از طریق رمان کلیدر با گل محمد قهرمان قصه رابطه مردمی و زنده و صمیمانه داشته باشند.
چه بسیار آدمها و جوانهای کنجکاوی که بعد از خواندن کلیدر از جاهای مختلف از ترک گرفته تا بلوچ ، از لر گرفته تا کرد، از شمال تا جنوب، از غرب تا شرق، راه افتاده اند طرف حوالی سبزوار محل وقوع قصه کلیدر روستاهای زعفرانیه، قلعه چمن، (دهنه) سوزنده، کال خونی، نوبهار سلطان آباد، قلعه میدان، هاشم آباد، باغجر، سنگرد و... تا از نزدیک در زمینه های مختلف با زندگی قهرمانان کلیدر آشنا شوند. خیلی ها از خود می پرسند گل محمد کیست؟ قهرمان قصه کلیدر از کجا هستند؟ بابقلی بندار کیست؟ بلوچ، کلمیشی، خان عمو، بیگ محمد، خان محمد، ستار، مارال، زیور، بلقیس و...
بی قرار توأم و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی وبین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست