هیچ مگو...

هیچ مگو...

هزار بهانه برای گفتن.هزار بهانه برای شنیدن ..هزار بهانه برای نوشتن!!!!
هیچ مگو...

هیچ مگو...

هزار بهانه برای گفتن.هزار بهانه برای شنیدن ..هزار بهانه برای نوشتن!!!!

بی تاب

بی قرار توأم و در دل تنگم گله هاست

آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی وبین من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد

بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است

مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق

و سکوت تو جواب همه مسئله هاست

نظرات 1 + ارسال نظر
سحر چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ق.ظ http://redfish.blogsky.com

من این شعروخیلی دوست دارم.قبلاحفظ بودم امابه دلایلی یادم رفت.ازشمامتشکرم که منویادخاطرات خوبم انداختید.

دوست عزیز من هم این شعر را بسیار دوست دارم و حالا یادم آمدم که این شعر متعلق به فاضل نظری است...تقدیم به شما...خاطرات خوب در شما پایدار باد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد