هیچ مگو...

هیچ مگو...

هزار بهانه برای گفتن.هزار بهانه برای شنیدن ..هزار بهانه برای نوشتن!!!!
هیچ مگو...

هیچ مگو...

هزار بهانه برای گفتن.هزار بهانه برای شنیدن ..هزار بهانه برای نوشتن!!!!

اولین بار

سلام  

اولین بار بود زمانی که خواستم رها شوم؛برای دلم نوشتم ؛ 

امروز روزها از آن روز گذشته که سالها برمن گذشته ؛آمده ام که جایی دور از کاغذهای عزیزم بنگارم ؛جایی دور از دفترهای تنهایی ام . 

سطرهای دل نوشته ام را به زودی می گذارم برای همه آنهایی که مثل من می اندیشند !! 

چه می دانم شاید روزی اینگونه نوشته هایم از خطوط جوهرهای سبزشان بیرون آمدند تا دیگر در آرزوی چاپ نباشند . 

سلام بر اولین صفحه مجازی دلنوشته هایم! 

سلام بر شما ... 

چهارم اردیبهشت ماه  

هنوز باران می بارد وحضور سبز شهر من  به بهشت می ماند. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد